Posts Tagged ‘شاه عباس.مداحی.حج.’

قافیه چو تنگ آید

دسامبر 23, 2014

اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند
جان به قربان تو آقا که تو حج فقرایی
از شاعر

پول حقیقتی ست منتشر در جهان و از ازل تا به ابد خواهد بود . حال اگر ازل آن کمی غلو باشد بی شک ابد آن غلو نخواهد بود و حتی می توان امیدوار بود که انگیزه ایی اقتصادی از روز ازل موجود بوده است .

داستان شاه عباس و پیاده روی او ورد زبان عام و خاص است ، اما در این میان تنها خواص می دانند که شاه عباس کاروانسراهای شاه عباسی را ساخت و پیاده گَز کرد به سمت خراسان و نام این سفرش را نهاد حج فقرا تا از این طریق آبادانی در راه ها به وجود آورد و نگذارد پول ها از خاک و مملکتش به در رود و به نوعی راه فرار سرمایه را بست .

در شعر بالا که نمی دانم از کیست اشاره می شود به اغنیا . کسانی که چون همه هستند اما متول ، حالا یا با صفات خوب یا با صفات بد . فرقی هم نمی کند . آن چه که او را به مکه می رساند پول است چون در همان مصرع اول و کلمه اول اشاره به اغنیا می شود که از پول سرشارند و می توانند با خرج کردن و خدم و حشم به راه سفر پای گذارند که خوشا به سعادتشان در دو منظور ، هم سفر حج و هم داشتن پول . اما شاعر که باید بیشتر یک مداح باشد ، چرا که در مدح و ثنا یک مداح چه میزان می تواند در وصف گل و بلبل و رنگ و صدا بسراید و چون مداح مورد نظر ما در بالا قافیه بر او تنگ آمده است ، ندانسته چه می سراید و فرموده است : اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند . فقرا. آدم هایی بی پول که از دار خدا لباسی به تن دارند که شاید از دیگری باشد . آدم هایی که لذت هایشان را بسیاری در جایی و مکانی و زمانی دیگر می جویند چون پول ندارند .

در همین راستا ما نیز می گوییم :

اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند
آری آری که پول چیز مهمی ست عزیز .